سلام روز ب روز انگیزم داره کمترو کمتر میشه احساس میکنم بی دلیل هست چون نه از چیزی ناراحتم نه شکست خوردم نه...
۱۶سالمه و درس میخونم درسمم خوبه ولی کم کم انگیزم داره از بین میره
سلام روز ب روز انگیزم داره کمترو کمتر میشه احساس میکنم بی دلیل هست چون نه از چیزی ناراحتم نه شکست خوردم نه...
۱۶سالمه و درس میخونم درسمم خوبه ولی کم کم انگیزم داره از بین میره
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
آیا از زمانی که احساس بی انگیزه گی میکنین چند مدت میگذره ؟
قبل از این احساس بی انگیزه گی چگونه بودین آیا نشاط کافی داشتین ؟
وانگیزه به چه موضوعی ندارین زندگی آینده یا درس و......؟
فرزند چندم خانواده هستین ؟
چند خواهر وبرادر دارین ؟
شغل پدر ومادرتون چیه؟
خببببب
انگیزه... ان گی زه... والا... من تو زندگیم فقط یکی دو بار انگیزه داشتم و کارایی هم که با انگیزه انجام دادم... ممممم... (میخواستم بگم خراب شدن ولی)... خوب پیش رفتن ولی مابقی زندگیم یادم نمیاد انگیزه خاصی رو دنبال کرده باشم...
الان چی شد که به فکر انگیزه داشتن افتادی؟ کارایی هست که میخوای انجامشون بدی ولی هی میوفتن برا یه روز دیگه؟
سلام عزیزم
خیلی خوبه که توی این سن از دیگران برای رفع مشکلاتت کمک میگیری!
ولی کاش از خودت بیشتر واسمون میگفتی..
مثلا دختری یا پسر؟
مثلا رابطت با خانواده چطوره؟
یا اینکه چی باعث شده فکر کنی انگیزه نداری؟
اولا که این اقتضای سن شما میتونه باشه.
فکر و ذهن شما توی این سن خیلی فعال میشه و ممکنه ذهن شما خسته شده باشه.
سعی کن لا به لای درس خوندن، به کارایی که علاقه داری رو بیاری
مثلا یه ساعاتی رو در روز به ورزش اختصاص بده و اوقات فراغتت رو اونجور که فکر میکنی علاقه داری و مفید به نظر میرسه بگذرون.
وقتی بی حوصله ای به جمع دوستان و خانواده برو و باهاشون وقت بگذرون و سعی کن باهاشون از خودت و کارایی که میکنی یا در اینده در نظر داری صحبت کنی.
وقتی بی انگیزه ای، یه کاغذ بردار و دلایل بی انگیزه بودنتو بنویس! هرچیزی که فکر میکنی تاثیر داره.
درکنارش کاغذ دیگه ای رو بردار و اهدافت(هرچیزی که هست) رو بنویس... اونوقت میبینی که چقد انگیزه بهت تزریق میشه که حالتو خوب کنی و به اهدافت برسی!
بازی با اعداد، سودوکو و حل جدول هم فراموش نکن.
به تغذیه خودتم برس... مطمئن باش به نتیجه میرسی
میخوام چندتا از سوالایی که پرسیدین رو حدس بزنم جوابشون چیه...
پسره... فصل امتحاناس و دستش به کتاب نمیره ولی دوستاش پیگیر دارن درس میخونن... کلا از وقتی درگیر چیزای مهم مثل درس خوندن شده انگیزه نداره و در زمانهای دیگه که نیازی به انگیزه احساس نمیکنه آدم نسبتا شادیه... و اینکه فرزند چندمه رو دیگه من نمیدونم، اینا کار فتحی روشنه
جمع بندی کردم... یکی ازین دو تا ازون... لیموشو بدم؟ سنو بگم؟ برم بخوابم؟ کدومو بدم؟
سلام تقریبا ۹ماه میگذره
اره قبلا بهتر بودم دوس داشتم همه جا برم تو جمع باشم و... الان فقد دوسدارم تنها باشم تنهایی رو دوس دارم تو یه جمعی هستم ی جوری میشم ولی تنهایی و خونه موندن لذت داره برام
انگیزه مو تو همه زمینه ها از دس دادم توی هرکاری که میخام انجام بدم چه درس چه هرکاری
من بچه چهارمم و یه داداش و دو خاهر بزرگتر از خودم از همه کوچکترم
مادرم خانه دار و پدرم یه کارگر ساده
سلام تقریبا ۹ماه میگذره
اره قبلا بهتر بودم دوس داشتم همه جا برم تو جمع باشم و... الان فقد دوسدارم تنها باشم تنهایی رو دوس دارم تو یه جمعی هستم ی جوری میشم ولی تنهایی و خونه موندن لذت داره برام
انگیزه مو تو همه زمینه ها از دس دادم توی هرکاری که میخام انجام بدم چه درس چه هرکاری
من بچه چهارمم و یه داداش و دو خاهر بزرگتر از خودم از همه کوچکترم
مادرم خانه دار و پدرم یه کارگر ساده
سلام
گاهی اوقات سن وسال افراد باعث میشه کنش های متفاوتی از خودشون بروز بدن بالاخص اگه توی سن بلوغ باشن مشکل سن من وامثال شما اینه که توی این بُرهه (۱۴ الی ۱۸ سال) داریم انواع بلوغ رو کسب میکنیم ازجمله بلوغ عاطفی اجتماعی جسمی جنسی وبه ویژه ازهمه مهم تر بلوغ فکری
توی سن من وشما خواه یا ناخواه ذهنمون درگیر بعضی از مسائل آینده میشه وفکر کردن به آینده همراه سوالاتی نظیر آیا آینده ما تضمین خواهد بو آیا در از دواج در شغل ودرزندگی آینده رضایت خاطر خواهیم داشت
مورد دوم در این سن احساس استقلال برای ما بصورت برجسته به وجود میاد اصلا احساس نکنید که شما متفاوت هستین به خاطر اینکه مایلین درمنزل بیشتر از مکان های دیگه حضور داشته باشین اصلا بلکه وقتی والدین مطابق استاندارد های خودشون به ما میگن چرا دوست داری توی خونه بمونی وهی نظرات شخصی خودشونو به ما ابلاغ میکنن ما فکر میکنیم حتما متفاوت هستیم بلکه نه شما فقط در حال حاضر بیشتر مایل هستین اوقات فراغتتون رو درمنزل به سر کنید
سوم علت بی انگیزه گی شما برای درس کاملا مشخصه انگیزه وقتی به وجود میاد که قراره چیزی به دست بیاد شما درحال حاضر دانش آموز موفقی هستین پس انگیزه ندارین چیزی بیشتر به دست بیارین چون مرتبه ای بالاتر نیست در تحصیلات فعلی شما
سعی کن با خوار وبرادر زمان به خوشی ودوستی بگزرونی باهم به تفریح برین و باهم گردش کنید وقت زیاد برای درس نگزارین به اندازه ای که موفق باشین ونمراتتون بالای ۱۷ باشه همین
قطعا اگه نزدیک کنکور بودی روش دیگه ای برای درس خوندنت میگفتم ولی الان باتوجه به شرایط شما همین قدر برای درس کافیه
شما داری خودتون رو مقایسه میکنی درک میکنم من هم بعضی وقت ها خودمو با دوستام مقایسه میکنم حتی توپ فوتبالمو با توپ اونا مقایسه میکنم
ببین در حقیقت یکی از نگرانی های که درقالب وسواس توی سن بلوغ بروز میکنه همین مقایسه است به طور کلی توی این سن خودمون رو با آینده دیگران کار دیگران شغل دیگران وحتی رفتار دیگران مقایسه میکنیم
گفتم مهم اینه که ت از خونه بودن لذت میبری پس این لذت رو با مقایسه این که فلانی بیرون میره خراب نکن درحقیقت تونگرانی که نکنه تفاوت تو با اونا بیانگر مشکل تو نسبت به اوناست
نه باورکن که تو فقط استاندارت با اونا فرق داره همین اونا بیرون را دوست دارند وشما نه
درمورد نظر دادن به این باید گفت اگر شما پسر هستی خوب یکم غیر معموله که خونه رو دوست داری واما اگر دختر باشی خوب طبیعی تره
درسته عصر عصر ارتباطات وتقابل اجتماعی است و کُلیت جامعه این شرایط رو حاکی کرده اما این کُلیت (عصر ارتباطات وتقابل اجتماعی) درمورد ما شامل صدها جُزئیات میشه چند مورد را نام میبرم شرایط اقتصادی شرایط خانوادگی شرایط محیطی شرایط فکری و....................
اگه شما نسبت به هم سالان درتقابل اجتماعی ورفت وآمد اجتماعی کمتری هستی ممکنه موارد فوق دخیل باشند
یه مثال ساده عصر اجتماعی است ودوستان من هرشب در کانال های
تلگرام به موضوعات مختلف میپردازند این یک کُلیت در جامعه دوستی است واما من به خاطر نداشتن لپ تاپ یا تلفن نمیتوانم به این جمع بپیوندم یا من لپ تاپ دارم اما هزینه ام محدود است نمیتوانم هزینه اینترنت را درحجم وسیع تقبل کنم یا شرایط خانوادگی (پدر) مرا در دوستی های اینترنتی واجتماعی محدود میکند تمام این ها جُزئیات این کُلیت هستند
نمیگم شما مشکلات بالا رو داری اماممکنه مواردی شبیه اینا دخیل باشه که شما متوجه نیستی پس متفاوت عمل کردن در هرکُلیت و استاندارد دال بر عیب ومشکل خاص نیست
برای مثال من دوست دارم برم توی فضای عمومی پارک خواجو وبا دوستام فوتبال کنم اما پدرم میگه اجازه نداری بری پس کل موضوع مشخصه اما جزئیات اخلاقی پدرم منو محدود کرده دراستفاده از این کُل
یا به خاطر برخی از اخلاقیات دوستام به مرور از بودن باآنها پرهیز کنم
ویرایش توسط Saltanat : 11-09-2019 در ساعت 01:18 PM
اگه دقت کنی میفهمی چی میگم
سعی نکن خودتو محدود بار بیاری سعی کن حرفی بزنی وطوری بنویسی ودرک کنی تا با آدم های بالغ هم رده شی
بله نتیجه کلی مشکلی نداری هیچ مشکلی نداری این عواطف واین نابسامانی های روحی نتیجه ترشح برخی از هورمون های سن بلوغ
مگه توی روانشناسی سال اول دبیرستا ن نخوندیم که دربلوغ گاهی احساس شور وشادی وگاهی احساس غم وگاهی احساس بی انگیزه گی سراغ ما میاد خوب این همونه دیگه سعی کن کتاب بخونی خارج از درس
بازی کن نه باگوشی مثلا تو حیاط بدو با توپ یا استخر برو هرچیزی که انرژی روحی داره برات اما انرژی بدنت تخلیه شه
سلام
اولین اصل برا یه دانش اموز یا پشت کنکوری اینه که هر شب زیر ۱۲ خواب باشه
وگرنه هم مدرسه رفتنش با اشکال مواجه میشه هم درسهاش بشدت افت میکنن
پس تنها توصیه ای که به شما میشه واسه برگشت انگیزه هایی که داشتی و الان نداری و اینکه به موفقیت برسی اینه که هر شب قبل از ۱۲ بخوابی
کسی که دنبال موفقیت باشه مخصوصا تو سن زیر ۲۰ سال به قاعده طبق عادتش زود میخوابه و تا دم صبح بیدار موندن واسه سن شماها هیچ توجیه منطقی نداره مگر اینکه از نظر درسی و روانی و اجتماعی اسیب ببینی
اونهایی که میبینی شبانه روز انلاین هستن اولا هیچکدام دانش اموز یا پشت کنکوری نیستن دوما کار اونها هم مغایر با سلامتیه
الان وقت بذر پاشیدنه و سالها بعد وقت درو کردن
شما همین یک نکته رو رعایت کنی مساله کاملا حل میشه
موفق باشی
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
......
ویرایش شده
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)